حرکت ماندگار کشاورز تانزانیایی در المپیک مکزیکو سیتی
به گزارش وبلاگ قطب نما، عزم و اراده یک کشاورز تانزانیایی در بازی های المپیک مکزیکو سیتی بعد از 52 سال همچنان ماندگار و الهام بخش خیلی از افراد است.

به گزارش وبلاگ قطب نما، جان استفن آکواری یک کشاورز اهل تانزانیا بود که در المپیک 1968 مکزیکو سیتی در دوی ماراتن شرکت کرد. او با وجود اینکه در این رویداد در بین نفراتی که مسابقه را به خاتمه رساندند، آخر شد اما توانست نامی ماندگار از خود به یادگار بگذارد.
آکواری در حین مسابقه دچار گرفتگی عضلات شد و بر اثر این اتفاق زمین خورد و شانه و زانوی او دچار آسیب دیدگی شدیدی شد.
این کشاورز تانزانیایی در حالی که به سختی قادر به راه رفتن بود حاضر به توقف نشد و مسابقه را ادامه داد.
او که با عزم استوار خود الهام بخش شد 52 سال بعد از آن مسابقه گفت: هر گز به متوقف شدن فکر نکردم چون تنها هدف من این بود که مسابقه را به خاتمه برسانم.
او در خصوص جنگیدن با گرفتگی عضلات پای خود در حین مسابقه گفت: احساس کردم دچار گرفتگی عضلات شدم و چون 30 کیلومتر از جهت 42 کیلومتری مسابقه را پشت سر گذاشته بودم، این اتفاق برای من بسیار دردناک بود. من مانند بسیاری از دوندگان دسترسی به آموزش تمرین در ارتفاع را نداشتم. ارتفاع 2250 متری مکزیکوسیتی هم باعث شد عضلات من دچار اسپاسم شوند.
در حالی که شانه او بر اثر اصابت به کف خیابان دچار شکستگی شده بود و زانویش نیز زخمی شده بود اما آکواری پس از دریافت یاری های اولیه و پانسمان زانویش، آغاز به حرکت به سمت خط خاتمه کرد. کسانی که در خیابان بودند خیلی زود متوجه شدند که چه چیزی را دارند تماشا می نمایند.
آکواری در خصوص واکنش مردم گفت: آنها برای من دست می زدند و تشویقم کردند و من را دلگرم کردند تا تا بتوانم مسابقه را تمام کنم.
او 60 دقیق پس از اینکه نماینده اتیوپی قهرمان شده بود، وارد ورزشگاه شد اما شاید هزاران تماشاگر که شنیده بودند چه اتفاقی افتاده در جای خود باقی ماندند تا کوشش آکواری را تماشا نمایند.
او گفت: وقتی وارد ورزشگاه شدم فقط به این فکر می کردم که به خط خاتمه برسم اما تماشاگران خیلی من را غافلگیر کردند چون بعد از یک ساعت آنها همچنان در جای خود باقی مانده بودند . پسر بچه 9 ساله ای را به یاد می آورم که که با والدینش در محلی بود که من وارد ورزشگاه شدم و او به والدینش گفت روزی که عظیم گردد برای دیدن من به تانزانیا می آید و به قول خودش نیز عمل کرد.
دونده تانزانیایی ادامه داد: من واقعا شاد شدم که توانستم مسابقه را به خاتمه برسانم اما من درد های زیادی را براثر زمین خوردن تحمل کردم. بعد از خاتمه مسابقه یک روزنامه نگار از من پرسید چرا با وجود اینکه می دانستم هیچ شانسی برای دریافت مدال ندارم باز هم تسلیم نشدم و من گفتم: کشورم من را فقط برای آغاز مسابقه به مکزیکو سیتی نفرستاده بلکه من را 5 هزار مایل فرستاده تا مسابقه را به خاتمه برسانم.
جنبش المپیک به هیچ عنوان این اقدام آکواری را فراموش نخواهد کرد. در المپیک 2000سیدنی، از او خواسته شد مدال مسابقه ماراتن مردان را اهدا کند . هشت سال بعد نیز در المپیک 2008 پکن به عنوان سفیر نیت خوب معرفی گردید.
آکواری که اکنون از مزرعه داری در روستای تانزانیا بازنشسته شده است، همچنان افتخار می نماید که مردم هنوز در خصوص او صحبت می نمایند.
او گفت: بسیاری از افراد هنوز در خصوص دویدن و خصوصاً المپیک و افرادی که از من الهام گرفته اند، صحبت می نمایند. من فکر می کنم دلیل علاقه مردم اشتیاق و کوششی بود که برای اتمام مسابقه انجام دادم، صرف نظر از سختی هایی که کشیدم .
منبع: خبرگزاری ایسنا