مزایای غیر استثنایی برای نیرو های استثنایی، گره کور پرداخت حقوق معلمان مدارس استثنایی چگونه باز می شود؟
به گزارش وبلاگ قطب نما، وقتی سخن از دانش آموزان با نیاز های ویژه به میان می آید بی شک به معلمانی می رسیم که عاشقانه به آموزش افرادی می پردازند که به دلیل نقص های خاص جسمی و ذهنی باید در مدارس خاص تحصیل کنند.
به گزارش خبرنگار اجتماعی وبلاگ قطب نما، زهره پورفرج- وقتی سخن از دانش آموزان با نیاز های ویژه به میان می آید بی شک به معلمانی می رسیم که عاشقانه به آموزش افرادی می پردازند که به دلیل نقص های خاص جسمی و ذهنی باید در مدارس خاص تحصیل کنند. بچه هایی که یادگیری، پرورش استعداد ها و توانمندی هایشان و بهره مندی از همه امکانات شهفرایندی حق شان است و این وظیفه سنگین و ویژه بر دوش معلمان مدارس آموزش استثنایی است. معمولا هر ساله افراد بسکمک برای استخدام در آموزش و پرورش شرکت می کنند، اما به دلیل فرسودگی شغلی و مسائل اقتصادی مربوط به آن به هیچ عنوان حاضر نمی شوند آموزش و پرورش بچه ها استثنایی را انتخاب کنند.
همیشه از حقوق معلمان و فرهنگیان صحبت می شود، اما شاید کمتر به سختی کار و حقوق و مزایای معلمان مدارس استثنایی پرداخته شده است، آنان که در شیوه تدریس و آموزش باید تمامی تفاوت های ارتباطی، حسی، رفتاری و جسمانی دانش آموزان با نیاز های ویژه را بشناسند و در کنار آن خلاقیت و توانمندی خود را به کار گیرند تا این گروه از دانش آموزان نیز پا به پای همسالان و همکلاسی های خود در مدارس عادی درس بخوانند. این معلمان، اکثرا درگیر مسائل اقتصادی هستند.
حقوق معلمان مدارس استثنایی با حقوق معلمان مدارس عادی تفاوتی ندارد!
با اینکه کار در مدارس استثنایی بسیار مشکل و طاقت فرساست، اما حقوق معلمان آموزش استثنایی به نسبت کار زیاد و سختی کار و به دلیل سر و کار داشتن با بچه ها کم توان ذهنی بسیار تخصصی، مشکل تر و فرساینده تر از کار معلمان مدارس عادی است که تقریبا در زمان دریافت حقوق فرق چندانی با حقوق معلمان عادی ندارد. امتیازی تحت عنوان حق استثنایی به معلمان این مدارس پرداخت می شود که حدود 160 هزار تومان است و بنظر می رسد این مقدار تفاوت حقوق دور از انتظار است. زمانی که این معلمان از نظر اقتصادی دائما در مضیقه باشند و حقوق متناسب با کارشان را دریافت نکنند بدون شک این موضوع، باعث کم شدن انگیزه آنان نیز می شود که این کاهش انگیزه علاوه بر خودشان بر روی دانش آموزان نیز تاثیرگذار خواهد بود.
بر اساس مصوبه مجلس شورای اسلامی در اساسنامه سازمان آموزش و پرورش استثنایی، هر سال خدمت، ضریب 1.2 می گیرد یعنی پنج سال خدمت در سازمان آموزش و پرورش استثنایی از جمله بازنشستگی، شش سال محسوب می شود و این به واسطه شرایط سختی کار معلمان و کارکنان مدارس استثنائی است. این امتیاز، همان سنوات ارفاقی است. این مصوبه تا اجرای قانون خدمات کشوری استمرار داشت و بدون تغییر باقی ماند، اما با اجرای قانون خدمات کشوری وقفه ای به وجود آمد. پس از آن با پیگیری هایی که صورت پذیرفت، برنامه سنوات ارفاقی به جریان افتاد، در سال 94 بر اساس رای دیوان عدالت اداری بابت سنوات ارفاقی 87 تا 88 که پرداخت نشده بود، صادر شد، اما متاسفانه مطالباتی که این معلمان دارند، هنوز پرداخت نشده. همچنین وقفه هایی نیز از سال 88 تا 91 در پرداخت سنوات ارفاقی معلمان مدارس استثنایی به وجود آمده بود. وزارت آموزش و پرورش در 23 خرداد سال 97 بخشنامه احتساب سنوات ارفاقی کارکنان شاغل در واحد های استثنائی را به ادارات کل استان ها ابلاغ کرد. اما با اینکه در آخرین ماه سال 99 قرار گرفته ایم هنوز این سنوات به طور کامل پرداخت نشده است و معمولا مسئولان آموزش و پرورش استثنایی در پاسخ به این مطالبه، جمله در حال پیگیری و حل شدن است را به کار می برند. همچنین بخشی از بودجه لازم برای پرداخت کسورات بر عهده سازمان بازنشستگی کشوری و بخشی بر عهده سازمان تامین اجتماعی است. این دو دستگاه معمولا معتقدند که هر زمان دولت سهم کسورات را به حساب شان واریز کند، سنوات خدمت معلمان مدارس استثنایی را محاسبه و پرداخت خواهند کرد.
قبل از اجرای قانون مدیریت خدمات کشوری، معلمان مدارس استثنایی از کمک هزینه مسکن، کمک هزینه خواروبار و حق فوق العاده ویژه استثنایی در احکام شان استفاده می کردند که بعد از اجرای قانون خدمات کشوری این مزایا قطع شد و تنها چیزی که در احکام این معلمان ماند، سختی کار است که به هیچ وجه کافی و منطقی نیست. از سال 80 قانون تجمیع در کشور اجرا شد و کلیه وظایف و اختیارات سازمان آموزش و پرورش استثنایی در مورد مسائل پرسنلی، اداری و اقتصادی کارکنان به ادارات کل آموزش و پرورش استان ها واگذار شد. یعنی عملا کار امور در حوزه پرسنلی و حوزه اداری و اقتصادی کارکنان مدارس استثنایی کل کشور، در اختیار ادارات کل آموزش وپرورش استان ها قرار گرفت.
موضوع دیگر، نظام رتبه بندی این معلمان است. در طرح رتبه بندی اصولا باید معلمان بچه ها استثنائی به دلیل سختی کار و نیاز به تخصص در رتبه های بالاتر قرار بگیرند. بخش بسیار کوچکی از نظام رتبه بندی معلمان برای نیرو های مدارس استثنایی اجرا شده است و در مقطع ابتدایی 10 درصد دریافتی معلمان بیشتر خواهد بود و از 24 هزار معلم مدارس استثنایی، 20 هزار نفر در مقطع ابتدایی هستند. سوال اینجاست پس تکلیف آن 4 هزار نفر چیست؟ همانطور که حق است معلمان ابتدایی دریافتی بیشتری داشته باشند، به حق تر است که معلمان بچه ها استثنائی در هر مقطع بهره بیشتری از این طرح بگیرند.
گره کور پرداخت حقوق معلمان بازنشسته مدارس استثنایی
سالهاست معلمان شاغل در آموزش و پرورش استثنایی هنگام بازنشستگی با مشکل احتساب سنوات ارفاقی در حکم بازنشستگی روبرو می شوند وهمین موضوع باعث می شود حقوق آن ها از سوی سازمان بازنشستگی برقرار نشود. سازمان تأمین اجتماعی ابتدا برای بازنشستگی کارکنان آموزش و پرورش استثنایی سنوات ارفاقی را قبول نداشت، اما با رأی وحدت رویه دیوان عدالت اداری در سال 1395 سازمان تأمین اجتماعی موظف به پذیرش سنوات ارفاقی معلمان حوزه استثنایی شد. سازمان تأمین اجتماعی با دو سال تأخیر و در سال 97 موضوع را طی بخشنامه ای به ادارات کل بیمه ای استان ها بیان نمود و در آن بخشنامه، پذیرش سنوات پرسنل آموزش و پرورش استثنایی را منوط به وصول بدهی حق بیمه و مستمری قرار داد. همین مسئله یک بدهی بیمه ای را برای این معلمان ایجاد کرد. این کسورات به حساب سازمان بازنشستگی واریز نشد. هر چند که یکی از جدی ترین ابهامات این است که چرا این کسورات به سازمان بازنشستگی پرداخت نشده است؟ در نتیجه افرادی که بازنشسته می شوند با مسائلی روبرو هستند. همچنین سازمان بازنشستگی کسورات را به نرخ روز از آموزش وپرورش مطالبه می کند که رقم آن برای این وزارتخانه سنگین است و راه حلی جز پرداخت تدریجی آن ندارد، اما سازمان بازنشستگی این مسئله را نپذیرفته و کل مبلغ را یکجا می خواهد. آموزش و پرورش بابت این یک سال اضافه باید کسوراتی به حساب صندوق بازنشستگی واریز کند که این واریز ها به صورت سالانه انجام نشده است و این بی برنامگی باعث شده تا چند هزار معلم بازنشسته، نتوانند حقوق بازنشستگی خود را دریافت کنند و سازمان بازنشستگی کشوری شرط صدور حکم بازنشستگی را تسویه کامل کسورات آن هم به نرخ روز می داند.
سید جواد حسینی معاون وزیر آموزش و پرورش و رئیس سازمان آموزش و پرورش استثنایی در 29 خرداد امسال اظهار کرده بود: در اساسنامه بر محاسبه سنوات بازنشستگی تأکید شده است و اگر قرار باشد سازمان تأمین اجتماعی حق بیمه و مستمری را به روز محاسبه و دریافت کند برای هر همکار استثنایی مبلغی بین 300 تا 400 هزار تومان می شود. در مجموع 5 هزار نفر مشمول سنوات ارفاقی در صندوق تامین اجتماعی می شوند که مجموع این رقم ها نیازمند اعتباری بالغ بر 2 هزار میلیارد تومان است. دریافت، محاسبه و پرداخت این رقم از عهده سازمان آموزش و پرورش استثنایی خارج است و برخلاف تبصره 5 قانون اساسنامه تشکیل سازمان استثنایی است.
در هر حال با توجه به موج بازنشستگی ها در وزارت آموزش وپرورش و بالتبع تاثیر آن در سازمان آموزش وپرورش استثنایی، ادامه یافتن این فرایند هر سال جمعی از افراد بازنشسته را دچار مشکل خواهد کرد و باید راه حلی جدی از سوی مسئولان وزارت آموزش وپرورش و سازمان بازنشستگی برای این موضوع اندیشیده شود.
حقوق و مزایای کم، علت اصلی کمبود نیرو
جدای از تمام اتفاقات و آسیب های معلول مزایای ناکافی و سختی کار ناچیز معلمان مدارس استثنایی، اتفاق تاسف بار مهم تر کمبود نیرو در این حوزه است. در اصل در ازای خروجی و بازنشسته شدن این معلمان، معلم دیگری جای آنان را نمی گیرد و ورودی جدیدی وجود ندارد. چرا که کمتر کسی با این مزایای اندک، سختی کار بسیار و فرسودگی ذهنی بالا حاضر به اشتغال در مدارس استثنایی می شود. البته معلمان بسکمک با عشق و ایثار پا در میدان آموزش و تربیت و توانبخشی بچه ها با نیاز های ویژه می گذارند و سال ها خالصانه در این حوزه خدمت می کنند، اما این موضوعی واضح بر همگان است که هر چند عدالت آموزشی تا حدی در مورد دانش آموزان استثنایی رعایت می شود، اما عدالت در مورد حقوق و مزایای این معلمان رعایت نمی شود. به همین دلیل، امروزه باید در ازای هر 6 دانش آموز با نیاز های خاص یک معلم داشته باشیم، اما در ازای 11 دانش آموز یک معلم داریم. به عبارتی میزان تعداد معلم به دانش آموز استثنایی یک به 6.16 است که این نسبت باید یک به پنج باشد. در حوزه توانبخشی بیشترین نیاز به نیروی انسانی وجود دارد. همچنین ورودی از طریق ماده 28 (دانش آموختگان دیگر دانشگاه ها) و دانشگاه فرهنگیان در این بخش وجود ندارد. در این صورت مشخص است که دشواری کار معلم چندین برابر شده، دقت و علم معلم به جای 6 نفر صرف 11 نفر شده، انگیزه معلم بسیار کاهش پیدا کرده و یادگیری و مهارت آموزی بچه ها استثنایی نیز بسیار کاهش پیدا می کند.
کمبود معلم و نیرو های توانبخشی باعث استخدام و به کار گیری معلمان آموزش و پرورش عادی شده است که متاسفانه این معلمان از علم و مهارت کافی برخوردار نیستند. کار در مدارس استثنایی مبنای علمی دارد، یعنی اگر کسی تخصص این موضوع را نداشته باشد، کار کردن در مدارس استثنایی برای او غیرممکن می شود. به عنوان مثال در یک مدرسه عادی معلمی که ادبیات درس می دهد، باید تخصص لازم در درس ادبیات را داشته باشد، اما در مدارس استثنایی معلم علاوه بر اینکه باید تخصص علمی خودش را در حیطه درس تخصصی بالا ببرد، باید نسبت به علوم رفتاری و علوم توانبخشی آشنایی داشته باشد. یعنی روانشناسی رشد و روانشناسی بچه ها استثنایی را بشناسد و در مواردی از گفتار درمانی، کار درمانی و مشاوره استفاده کند، همچنین در حیطه های شنوایی شناسی باید به تربیت شنیداری بپردازد، به زبان اشاره و خط بریل هم آشنایی داشته باشد. همه این موارد یعنی علم و تخصص که هیچکدام از معلمان مدارس عادی در حال حاضر چنین تخصص هایی ندارند. پس داشتن توان علمی شرط کار در مدارس استثنایی است. گاهی نیز در دوره راهنمایی، یک معلم چند پایه را در یک کلاس درس دارد.
در مدارس استثنایی در مجموع حدود 24 هزار نیرو وجود دارد که سالانه حدود 600 نفر بازنشسته می شوند و این موضوع مشکل بزرگی ایجاد می کند. در مواقعی مشکل کمبود نیرو با استفاده از نیرو های باتجربه و بازنشسته از طریق اضافه تدریس رفع می شود. اما مسلما نیروی بازنشسته و فرسوده هرگز جای معلمان تازه نفس و با انگیزه را نمی گیرند و قسمت بزرگی از مشکل کمبود نیرو همچنان در جای خود باقی می ماند.
زمانی که با معلمان مدارس استثنایی مصاحبه می کنیم معمولا چنین جملاتی می شنویم، (این شغل را خودم انتخاب کردم و سختی هایش را پذیرفتم، موقع استخدام می دانستم در حال انتخاب چه کاری هستم، در نتیجه باید به همین میزان حقوق و سختی کار اندک قانع باشم و نباید توقعاتی بیش از این داشته باشم، باید از شغل و شرایطم راضی باشم و نهایت توانم را برای خدمت به کار بگیرم). اما حقیقت این است که پذیرفتن شرایط توسط این معلمان دلیل بر ظلم، تضییع حقوق، اجهاف و بی توجهی به مسائل آنان نیست. این موضوعی منطقی است که حقوق و مزایای این معلمان باید چند برابر معلمان مدارس عادی باشد. سختی کار، فرسایندگی شغلی، میزان استرس، مسائل اقتصادی و حتی سطح علمی و مهارتی این معلمان نسبت به معلمان عادی بالاتر است. انتظار می رود پس از این، به حقوق و شرایط این معلمان کمی بیشتر توجه شود، چرا که همیشه در حاشیه و دور از نظر هستند و طی سال های گذشته نیز توجه کمتری از سمت مسئولین و رسانه ها به این حوزه معطوف بوده است.
منبع: خبرگزاری دانشجو